لطیفه های قرآنی

••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

لطیفه های قرآنی

  از ماست كه بر ماست

شخصي شير مي فروخت و آب در آن مي ريخت، پس از چندين سال، سيلابي آمد و گوسفندان و اموالش را برد. وي به پسر خود گفت: نمي دانم اين سيل از چه آمد؟ پسر گفت: اي پدر! اين آبي است كه در شير داخل مي كردي كه اندك اندك جمع شد و هر چه داشتيم برد.«وَ ما أصَابَكُم مِن مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أيديكُمْ... »؛«هر مصيبتي به شما رسد بخاطر اعمالي است كه انجام داده ايد. »
 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

+ نوشته شده در سه شنبه 28 ارديبهشت 1400برچسب:لطیفه های قرآنی, ساعت 14:45 توسط آزاده یاسینی